1- دانشجوی دکتری رشته علوم سیاسی گرایش جامعهشناسی سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرضا. 2- استادیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرضا (نویسنده مسئول). ، mavara.malaekeh@gmail.con 3- استادیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرضا.
چکیده: (654 مشاهده)
در این مقاله از نگاه کلنگر و ساختارگرایانه به انقلاب 2011 مصر پرداخته شده است. مسئله این است که چرا حاکمان جدید نتوانستهاند همچون انقلاب اسلامی ایران ساختارهای بنیادین را متحول کنند؟ فرضیه این است که تغییر ندادن ساختار مدل انقلابی را به ناکامی میرساند. مدل ساختارگرایی تطبیق تاریخی اسکاچپول بهعنوان روششناسی تحقیق استفاده شد. همراهی نکردن جامعه با جریان نوقدرت اخوان در اسلامیزاسیون جامعه یکی از مهمترین چالشهای ایجادشده است. مرسی از برنامهای مدون برای تحولات انقلابی برخوردار نبود. اتکای مصر بر ساختار جمهوریت و مراجعه به آرای عمومی یکی از شواهد متقن برای تحققناپذیری انقلاب در مصر است؛ چراکه انقلاب باید ساختارهایی نوین را جایگزین مدل قبل کند. درباره انقلاب اسلامی ایران انقلابیون توانستند پس از استقرار قدرت، بنیان ساختار پهلویسم را با اتکا به رفراندوم عمومی و ایجاد نظام سیاسی جمهوری اسلامی مستقر کنند. همچنین ساختارهای اجتماعی را به نحوی اساسی متحول سازند.
شیخی مجتبی، ملائکه سیدحسن، جعفری نژاد مسعود. آسیب شناسی ناتوانی انقلاب 2011 مصر در تحقق دگرگونی های ساختاری و مقایسه آن با انقلاب اسلامی ایران. فصلنامه علمی مطالعات انقلاب اسلامی. 1403; 21 (76) :7-8