این مقاله درصدد است تا با استفاده از رهیافت چندعلتی به تبیین انقلاب اسلامی ایران بپردازد. این مدل در سه سطح عوامل ساختاری غیرمستقیم، عوامل ارادی مستقیم و عوامل واسطهای به واکاوی انقلاب اسلامی ایران میپردازد؛ بدینبیان که در سطح اول بر مؤلفههای ساختاری وضعیت اجتماعی که شرایط یا موانع غیرعادی ایجاد کرده، تأکید میشود؛ زیرا در انقلاب ایران فرایند نوسازی در ایجاد چنین وضعیت اجتماعی نقش محوری داشته است. در سطح عوامل ارادی نیز نقش کارگزارانِ انقلاب و قدرت بسیج آنها و اینکه چرا و چگونه افراد و گروههایی به کنشهای انقلابی جذب میشوند، مورد بررسی قرار میگیرد و سرانجام در سطح عوامل واسطهای به احساس محرومیت نسبی ـ بهعنوان عامل روانشناسی اجتماعی و واسطۀ دو سطح قبل ـ پرداخته خواهد شد.