نظام جمهوری اسلامی ایران، باید طراحی سنجیده و جامعی از راهبردها و برنامههای خود، با درنظرگرفتن خطرات و آسیبهای پیشرو، داشته باشد. این راهبردها برای موفقیت، باید همزمان برآمده و ناظر به اهداف، امکانات، موانع و حفظ ارزشهای کانونی و اصلی نظام باشد. نگارنده مقاله با استفاده از روش استنتاجی ـ تحلیلی در مقام بیان اهداف راهبردی و سیاستهای راهبردیای است که ناظر به ابعاد مذکور است. فرضیه اصلی مقاله این است که اقدامات حکومت در صورتی نقش مؤثر در تداوم درازمدت حیات نظام، مشروعیت و بالندگی هویتی آن خواهد داشت که پیگیری اهداف در چارچوب راهبردها، موجب انسجام، وحدت و تداوم توسعه بالنده باشد و دراختیارداشتن اهداف و ارزشها، بدون «راهبرد»، وافی بهدستیابی اهداف نیست.