به نظر نویسنده، رهبران انقلابی با استفاده از سردرگمی ارتش در جریان انقلاب و با بیانهای خویش، زمینه را برای جذب و پیوستن ارتش به انقلابیون فراهم ساختند. روابط دیپلماتیک بین سران ارتش و انقلابیون نیز منجر به تغییر گفتمان در زمینه حل بحران شد و سران ارتش و فرماندهان را به صورت روانی متقاعد کرد که راه حل بحران از طریق گفتمان سیاسی است، نهگفتمان نظامی. فرهنگ شهادت و روحیه شهادت طلبی نیز، استفاد از راهکار کشتار را در درازمدت ناکارآمد ساخت و مراسم چهلم و عزاداری (ناشی از کشتهشدن هریک از انقلابیون)، بسیج سیاسی را در سطح وسیعتری ممکن ساخت و آنرا به سایر شهرها تسری داد. لذا سران ارتش و فرماندهان رژیم شاه با آگاهی از این امر، کشتار بیشتر را محدود کردند.