این مقاله، رابطه بین دین بهمثابه متغیر مستقل و روابط بینالملل به مثابه متغیر وابسته در هر دو عرصه نظری و عملی را بررسی میکند. در این چارچوب، دینگرایی نوین در روابط بینالملل نقش متغیر واسطه را بازی میکند. جریانهای دینگرایی از جنبه عملی، غالباً وضع موجود در روابط بینالملل را یک نظم نامطلوب میدانند و درصدد تغییر آن هستند. با وجود اینکه نوک پیکان انتقادات دینگرایی به سمت واقعیتهای عملی روابط بینالملل است، تئوری روابط بینالملل نیز به تبع آن تحت تأثیر قرار گرفته است. دینگرایی از جنبه نظری، تئوری روابط بینالملل را که تحت تسلط مکاتب مدرن جریان اصلی ـ در رأس آنها نورئالیسم و نولیبرالیسم ـ قرار دارد، به چالش میکشد و خواهان ورود هستیشناسی و معرفتشناسی دینی به مطالعه روابط بینالملل است.
Ganbarlu A. Roots and Components of Secularism and Tendency toward Religion in International Relations. Scientific Quarterly Journal of Islamic Revolution Studies 2012; 9 (30) :115-134 URL: http://enghelab.maaref.ac.ir/article-1-1317-fa.html
قنبرلو عبدالله. ریشهها و مؤلفههای سکولاریسم و دینگرایی در روابط بینالملل. فصلنامه علمی مطالعات انقلاب اسلامی. ۱۳۹۱; ۹ (۳۰) :۱۱۵-۱۳۴