انقلابهای بزرگ، هنجارهای حاکم بر نظام بینالملل را بهچالش کشیده و مدعی ارائۀ نظم نوینی در عـرصۀ روابط بینالملل براساس ایدئولوژی انقلابی میشـوند. درمقابل، مبانی نظام بینالملل که برحفظ وضع موجود مبتنی است، همواره تلاش میکند تا نوعی تعادل را بر اعضای سیستم بینالملل تحمیل کند. لذا، هر عاملی که معیارهای اساسی نظام موجود را دچار تحول کند و باعث عدمتعادل در سیستم بینالملل شود، بهعنوان عنصری ضدسیستمی تلقی خواهد شد و با آن بهمقابله برخواهند خاست. این مقاله، چگونگی و چرایی شکلگیری موجی از ضدانقلابیگری در نظام بینالملل علیه انقلابهای بزرگ را از منظر تئوری رئالیسم تدافعی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.