فرقه بهائیت از نظر باورهای اعتقادی در گستره توحید، نبوت و معاد، عملاً خلاف آن چیزی را معتقدند که باور مشترک تمام فرق اسلامی است، تا جایی که برای رهبران خود، مقام نبوت و رسالت قائل بوده و دین اسلام را دین نسخشده و پایانیافتهای میدانند. نفوذ این فرقه، پس از شکست فکری از علمای عصر قاجار و اعدام علیمحمد باب کاهش یافت، ولی پس از بهحکومت رسیدن محمدرضا پهلوی و بهخصوص در دهههای سی تا پنجاه، بهمناصب اساسی در حکومت و دربار دست یافتند و با حمایت دولتهای استعماری، روشهای مختلف اسلامستیزی را پیش گرفتند. نقش روحانیت و مراجع آگاه، بهخصوص آیتالله بروجردی و پس از ایشان، امامخمینی+در مبارزه فکری و قانونی با این فرقه، بسیاری از اهداف مشترک حکومت و بهائیت را خنثی کرد.
محمدی مسلم. بازخوانی تحلیلی نقش آیتالله بروجردی و امامخمینی+ در مبارزه
با اسلامستیزی و نفوذ بهائیان در حکومت پهلوی. فصلنامه علمی مطالعات انقلاب اسلامی. 1390; 8 (25) :61-84