جریان اسلامهراسی از نوعی ترس و تعصب بیاساس و غیرمنطقی علیه اسلام، در غرب مسلم انگاشته میشود. جمعی از پژوهشگران وجود چنین معضلی را با استناد به شواهد فراوان، تأکید کردهاند. از سویی، برخی نیز شدیداً مدعای اسلامهراسی را ناشی از تئوری توطئه و ساخته ذهن وهمآلود مسلمانان جهت مقابله با هرگونه نقد علمی میخوانند. استنباط نویسندگان این است که عدم توجه و پرداخت به نظرات منتقدان اسلامهراسی، یکی از نقاط ضعف پژوهشهای موجود در این زمینه بهشمار میرود. نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و بررسی اسناد، مهمترین نظریات و دیدگاههای منتقدان و یا منکران وجود جریان اسلامهراسی را در سه بخش مجزا، مورد واکاوی قرار میدهد: الف) برخی محققان در عین تأیید واقعیت تجربی (وجود جریانی مخالف اسلام و مسلمین در غرب)، اطلاق واژه اسلامهراسی را مناسب نمیدانند؛ ب) عدهای اسلامهراسی را نه یک پدیده نوظهور، که شکل جدیدی از نژادپرستی (فرهنگی) میپندارند؛ ج) برخی دیگر اساساً وجود اسلامهراسی و همه نمادهای آن را انکار و توجیه میسازند.