«نظارت بر قدرت و مهار آن» از دیرباز ذهن متفکران عالم سیاست را به خود معطوف کرده است. با پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی مجال یافت برای اولین بار در تاریخ تشیع سازوکارهای نظارتی بدیعی را در قالب نظریه ولایت فقیه در شکل مطلقه آن در قانون اساسی بگنجاند. پرسش اساسی این پژوهش آن است که «چگونه، شخص ولی فقیه و قوای حکومتی از سوق به استبداد و قانونگریزی در امانند»؟ یافتههای این نوشتار بر اساس نظریه ولایت مطلقه فقیه حاکی از این است که «ولایت فقیه با استمداد از خصوصیات و اختیارات ملحوظ برای فقیه، به سمت استبداد و تمامیتخواهی سوق پیدا نمیکند و همچنین با استمداد از کنترلهای قانونی بر قوا در اشکال پیشبینی شده در قانون اساسی و نیز کنترلهای معطوف به اختیارات مطلقه برای فقیه مندرج در قانون اساسی، سدی محکم در برابر قانون گریزی احتمالی قوای حکومتی است».