1- پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه 2- پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ، netghooghnuos@gmail.com
چکیده: (3457 مشاهده)
در این مقاله، یکی از روایتها و خوانشهای متجدّدانه از انقلاب اسلامی ایران و فاعلیّت امام خمینی+ در آن، نقد و ابطال شده است. در بخش نخست، اشکال ناسازگاری دو مفهوم «اسلام» و «انقلاب» حلّ شده که مشتمل بر سه بحث است: عدم اجتماع «اسلام» و «انقلاب» بهدلیل تعلّق آنها به دو جهان معنایی متفاوت، محافظهکاری اسلام و نیروهای اجتماعی آن و ساختارگرایی قدسیمآبِ برخاسته از باور به قضا و قدر. آنگاه اشکال منشأ و ماهیّت گفتمان «اسلامی سیاسی» بررسی شده است. پرسش اصلی مقاله این است که آیا برداشتهای متجدّدانه و مبتنی بر علوم انسانیِ سکولار، از دو مفهوم انقلاب و اسلام سیاسی، با آن چه که در انقلاب اسلامی و تفکّر و عمل امام خمینی محقق شده است، تناسب و تطابق دارد؟ در چارچوب تحلیلهای نظری و تجربی، این نتیجه حاصل شده است که مطالعۀ انقلاب اسلامی و فاعلیّت سیاسی امام خمینی در قالب رویکردهای تجدّدی، موجبات تحریف حقیقت و ماهیّت انقلاب اسلامی را فراهم میکند.
Jamshidi M, Zare’i M. The Possibility and Implications of Islam’s Influence in Formation of “Social Revolution” (Giving Response to the Criticisms about Imam Khomeini’s Ontological-Historical Experience in Islamic Revolution). Scientific Quarterly Journal of Islamic Revolution Studies 2015; 12 (42) :159-174 URL: http://enghelab.maaref.ac.ir/article-1-257-fa.html
جمشیدی مهدی، زارعی مجتبی. امکان و دلالتهای مدخلیّت «اسلام» در شکلگیری «انقلاب اجتماعی (پاسخ به نقدهایی درباره تجربه معرفتی ـ تاریخیِ امام خمینی+ در انقلاب اسلامی). فصلنامه علمی مطالعات انقلاب اسلامی. 1394; 12 (42) :159-174