:: دوره 17، شماره 63 - ( 1399 ) ::
جلد 17 شماره 63 صفحات 224-205 برگشت به فهرست نسخه ها
تاملی بر دو نظریه دولت و ولایت بر اساس چارچوب فهم نظریات سیاسی اسپریگنز
حسین جوان آراسته* 1، اسماعیل عسگری رنانی2
1- دانشیار گروه حقوق و فقه اجتماعی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (نویسنده مسئول). ، hoarasteh@gmail.com
2- دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قم.
چکیده:   (2342 مشاهده)
در این پژوهش دو نظریه دولت مطلقه هابز و دولت برآمده از نظریه ولایت مطلقه فقیه در چارچوب بررسی و فهم نظریات سیاسی توماس اسپریگنز مطابقت و با تکیه بر حقوق متقابل دولت و شهروندان بررسی شده است. یافته‌های مقاله نشان می‌دهد که جدای از قرابت لفظی میان دو اصطلاح دولت مطلقه و ولایت مطلقه و وجود برخی از مشابهت‌ها در ضرورت وجودی و کارکردهای دولت، تفاوتهای جدی هم در مبانی و معانی و هم در ویژگی‌ها و کارکردهای دولت، میان نظریه‌های یاد شده وجود دارد. دولت مورد نظر هابز به اصولی همچون حاکمیت مردمی، حاکمیت قانون، نظارت‌پذیری و مشارکت شهروندان در حاکمیت، چندان پایبند نیست درحالی‌که تأمل در نظریه ولایت مطلقه، عدم مغایرت این نظریه با اصول پیش‌گفته را نشان می‌دهد. این پژوهش به شیوه تحلیلی ـ توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
واژه‌های کلیدی: دولت مطلقه، ولایت مطلقه فقیه، اسپریگنز، حاکمیت مردمی، حاکمیت قانون.
متن کامل [PDF 334 kb]   (316 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: انقلاب اسلامی (بعد از پیروزی انقلاب اسلامی)


XML   English Abstract   Print



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
دوره 17، شماره 63 - ( 1399 ) برگشت به فهرست نسخه ها