در انقلاب ایران نقش مؤثر رهبری امام خمینی+، موجب شد تا بسیاری از صاحبنظران، انقلاب اسلامی ایران را بر مبنای نظریه کاریزماتیک وبر تفسیر کنند. لکن میان علم سیاست غربی و نهضت امام خمینی+ در مبانی و مفاهیم تفاوت جدی و اساسی وجود دارد و نویسنده بر این نظر است که این تفاوت و تعارض به تحریف و تقلیل نهضت امام خمینی+ در تحلیلهای ارائه شده در چارچوب علم سیاست غربی انجامیده است. لذا، این مقاله با نگاه انتقادی به نظر وبر در ارتباط با انقلاب ایران، و بیان ویژگیهای رهبری امام خمینی+ به این نتیجه رسیده است که رهبری ایشان را نمیتوان مبتنی بر نظریه کاریزمای وبر تحلیل کرد و با نشان دادن ماهیت اسلامی، تأکید بر عامل مرجعیت و رابطه شخصیتی، آن هم نه شخصیت فردی بلکه شخصیت علمی با محوریت «فقاهت» و «عدالت»، غیر شخصی و عقلانی بودن رهبری در انقلاب اسلامی ایران مورد توجه قرار گرفته است.